چه آسان بود پدر ! دستت درد نکند چه آسان از من مردی ساختی که بتواند یک ماشین آنهم از نوع واقعی اش را براند چه زود از من مردی بیست ساله ساختی مرابردی به شهر آرزوهایت به روزهایی که هر پدری دلش میخواهد فرزندش را در آن روزهای نه چندان دور ببیند بابا!دلت آرام شد؟ خودت هم هم پای من آمدی به دور دستها به روزهای خوبی که من وتو وقتی بزرگتر شدیم باهم برویم زمین بازی فوتبال نه؟نپسندیدی ؟ خوب باشد والیبال آنهم نه؟ خوب برویم پیاده روی ؟سخت است ؟ خوب باشه برویم دوچرخه سواری. قول بده بابا تو آنوقت یک مرد سی وپنج الی چهل &nb...